بازی بزرگ سال 90(1)
سال 90 همانند سال گذشته سال پرباری برای صنعت بازی خواهد. عنوان هایی که دنباله بازی های موفق و بزرگ گذشته هستند به علاوه تعداد زیادی عنوان جدید
طبق سنت چند سال اخیر نشریه بازی رایانه، در اولین شماره خود در سال جدید خورشیدی، در این مقاله به معرفی The Most Anticipated Games سال 90 خواهیم پرداخت. معیار بازی های انتخاب شده در این لیست هیجان و اشتیاق ما (و در کل جامعه بازیبازان جهان) برای عرضه این بازی هاست که فاکتورهایی نظیر کیفیت و محبوبیت بازی در این نسخه با نسخه های قبلی، شور و شوق ایجاد شده در مورد بازی، فروش پیش بینی شده بازی و ... نیز در این انتخاب ها مؤثرند. به عبارت دیگر این لیست بیانگر رتبه بندی کیفی بازی ها نیست، بلکه صرفاً لیستی از بازی هایی است که به نظر ما (بر اساس نظر تحریریه نشریه بازی رایانه و هم چنین تخمین ما از نظر جامعه بازیبازان جهان) در میان بازی های سال 90 بیشترین اشتیاق را ایجاد کرده و بازیبازان بیشتر از هر بازی دیگر چشم انتظار این بازی هستند. اگرچه برای راحتی کار در متن مقاله بعضاً از این لیست به عنوان لیست بهترین بازی های سال، محبوب ترین بازی های سال، بزرگ ترین بازی های سال و ... استفاده کرده ایم.
سال 90 همانند سال گذشته سال پرباری برای صنعت بازی خواهد. عنوان هایی که دنباله بازی های موفق و بزرگ گذشته هستند به علاوه تعداد زیادی عنوان جدید که برای اولین بار قرار است عرضه شوند اما با توجه به سابقه سازندگان و نمایش های آن ها می توان پیش بینی کرد که عنوان های قابل توجهی باشند، عرضه می شوند. در کنار این ها حضور کنسول دستی جدید نینتندو (3DS) و بازی های بزرگی که قرار است برای آن منتشر شود سال 90 را به یکی از سال های خوب صنعت بازی تبدیل کرده است. به همین دلیل امسال تعداد 45 بازی را برگزیده ایم و هر یک را به اختصار معرفی کرده ایم تا خوانندگان عزیز مجله بیشتر با این بازی ها آشنا شده و جدی تر اخبار آنها را دنبال کنند. ذکر این نکته ضروری است که همانند سال های گذشته از انتخاب بازی هایی که قبلاً بر روی پلت فرم دیگری عرضه شده و امسال بر روی پلت فرم دیگری پورت می شوند، بسته های الحاقی و هم چنین بازی های دانلودی اجتناب ورزیده ایم و در نهایت اینکه معیار زمان عرضه بازی نیز، عرضه بازی در منطقه آمریکای شمالی و اروپاست. چرا که زبان انگلیسی زبان دوم در میان اکثریت جامعه ایران بوده و بازیبازان ایرانی نیز غالباً نسخه های انگلیسی بازی ها را تهیه می کنند.
اگر این ها ویژگی هایی هستند که در یک بازی به دنبال آن هستید، این بازی باب طبع شما خواهد بود. عنوان جدید کپکام ما را به یاد قدیم می اندازد، روزهای Devil May cry و God Hand، روزهای بازیسازها و کمپانی های دیوانه، دیوانه هایی که ریسک می کردند، دیوانه هایی که خیلی دوست شان داشتیم!
Cybert connect2 پس از موقعیت چشمگیر و کاملاً به جایی که در ساخت بازی های Naruto در چند سال اخیر به دست آورد، اکنون مشغول کار روی اثری تکان دهنده است. Asuraُ s Warth یک اکشن تند و خشن است و مسلماً تجربه ای که این سازنده از ساخت بازی های پرانرژی ناروتو بدست آورد، در ساخت آن موثر خواهد بود.
آسورا که یک نیمه خدا (Demi- God) است، حریفانی در شأن عنوانش دارد و همان طور که در تریلرها و عکس های بازی به روشنی دیده می شود، سازندگان در به تصویر کشیدن این واقعیت ترسی ندارند و در یکی از تریلرهای معروف بازی دشمنی را می بینیم که کره زمین را مانند توپی در دست دارد (جای گالاکتوس خالی!) و آسورا با انگشت او مبارزه ای خونین و انفجاری خواهد داشت. جالب این که سازندگان گفته اند این یکی از باس های کوچک و آغازین بازی است!!!
ظاهراً یک سری تفاوت ها و نوآوری های جالب هم در روند روایت داستان وجود دارد. دموهای بازی حالت اینتراکتیو و پویا خواهند داشت و سازندگان قول داده اند Quick Time Event های بازی نیز متفاوت از هرچیزی باشند که تاکنون دیده ایم. در مورد گیم پلی معمولی، سلاح اصلی آسورا ظاهراً دست هایش خواهد بود که گاهی تا شش عدد افزایش می یابد و به این ترتیب او می تواند تقریباً از هر جسمی در محیط به عنوان سلاح استفاده کند.
اگرچه داستان و شخصیت های بازی در حال حاضر تا حد زیادی در هاله ای از ابهام قرار دارد؛ اما نمی توان انکار کرد این IP جدید کپکام، با بهره بردن از افسانه ها و اساطیر آسیای شرقی و تلفیق آن ها با دنیای علمی تخیلی، در حال آماده کردن تجربه ای منحصر به فرد برای ماست. سال 90 ناگهان جذابیتی جدید و خشمگین پیدا کرد!
قهرمان جدید ما والواتورس (valvatorez) نام دارد که در گذشته خون آشامی قدرتمند بوده؛ اما برخورد با دختری عجیب و نترس، زندگی اش را کاملاً متحول کرده است. اکنون او نگهبان دون پایه زندان prinny ها (پنگوئن های انفجاری و محبوب دنیای Disgaea) است و زندگی رقت باری دارد. با این حال والواتورس از فساد و هرج و مرج دولت دنیای شیاطین بسیار عصبانی است و بالاخره تصمیم می گیرد برای ایجاد تغییر قیام کند. در این راه او دوستان و دشمنان زیادی خواهد داشت و مهم تر این که انسان ها و هم در دنیای شیاطین آشنا می شود. اگرچه بازی در بخش داستانی تلاش کرده متفاوت تر از گذشته باشد؛ اما در بقیه بخش ها چندان نو و متحول به نظر نمی آید. گیم پلی از همان مبارزه های بی نام و اعتیادآور تشکیل شده که البته خیر خوبی است؛ اما متأسفانه باز هم گرافیک به سه نسل پیش تعلق دارد! هر قدر هم که به سبک و سیاق خاص بازی عادت کرده و علاقه مند باشیم، نمی توان انکار کرد که دیدن چنین تصاویر ساده ای روی کنسول قدرتمند سونی و درجا زدن دوباره سازندگان، توی ذوق می زند.
به هر حال Disgaea 4 به عنوان آخرین تیر ترکش یکی از شرکت های محبوب بازیسازی، با نگاهی نو در روایت داستانی، کنجکاوی بسیاری را تحریک کرده و می تواند یکی از سرپرایزهای امسال باشد، سورپریزی درخشان یا ناامید کننده!
داستان Downpour داستان روایت شخصی به نام Murphy pendleton را روایت می کند که در حال انتقال توسط یک ماشین حمل زندانی است و پس از واژگون شدن خودرو به صورت اتفاقی وارد شهر Silent Hill می شود. رخدادهای بازی در جنوب شرقی Silent Hill به وقوع می پیوندد که پیش از این در هیچ کدام از بازی های سری مورد استفاده قرار نگرفته بود. نکته دیگر در ورود داستان بازی این است که هیچ ارتباطی میان روایت Downpour با دیگر عناوین سری وجود ندارد و بازی مانند Homecoming یک روایت کاملاً مستقل را دنبال می کند. بزرگ ترین هدف Vatra در ساخت Downpour ایجاد تعادل قابل قبول میان دو المان قرار و مبارزه است. به طوری که سازندگان بازی قصد دارند از اشتباه های Homecoming درس گرفته و به وضعیت مبارزه های بازی سر و سامان می بخشند. ایجاد حس تعلیق در بازی دیگر هدف بازی بوده که شناور و داستان فلسفی این حس را پدید آورند. بازی همچنان دارای دوربین سوم شخص خواهد بود (پس از طرح شایعات زیادی مبنی بر اول شخص بودن) و مأموریت های جانبی بسیاری در بازی وجود خواهند داشت که می توانند بر تصمیم های بازیباز تاثیر بگذارند. بازیباز تنها قابلیت حمل یک سلاح را دارد و همچنین ممکن است این سلاح در طول مبارزه ها بشکند. نکته ای که در چند وقت اخیر بسیاری از طرفداران سری را نگران کرده بود، غیبت آکیرا یامائوکا (آهنگساز افسانه ای سری) است که با اعلام انتخاب Daniel Licht (آهنگساز سریال دکستر) از شدت نگرانی ها کاسته شد. تیم کونامی تاکنون از همکاری با Licht سایر راضی بوده که سازندگان قصد دارند با کمک ایجاد اتمسفر شناور و داستان فلسفی این حس را پدید آورند. بازی همچنان دارای دوربین سوم شخص خواهد بود. (پس از طرح شایعات زیادی مبنی بر اول شخص بودن) و ماموریت های جانبی بسیاری در بازی وجود خواهند داشت که می توانند بر تصمیم های بازیباز تأثیر بگذارند. بازیباز تنها قابلیت حمل یک سلاح را دارد و همچنین ممکن است این سلاح در طول مبارزه ها بشکند. نکته ای که در چند وقت اخیر بسیاری از طرفداران سری را نگران کرده بود، غیبت اکیرا یامائوکا (آهنگ ساز افسانه ای سری) است که با اعلام انتخاب Daniel Licht (آهنگساز سریال دکتسر) از شدت نگرانی ها کاسته شد. تیم کونامی تاکنون از همکاری با Licht بسیار راضی بوده است. به نظر می رسد Varta قصد دارد بازی را به روزهای خوب خود برگرداند. تغییرات کوچکی که در گیم پلی بازی اعمال شده اند، همگی مثبت به نظر می رسند تا Downpour به عنوان هشتمین بازی در سری SH جای خود را میان یکی از بهترین بازی های سال 90 از نگاه بازی رایانه باز کند.
قهرمان بازی قبلی به دشمن جدید بازیباز تبدیل می شود؛ کسی که به نوعی دستش به خون خانواده هلر آلوده است. اما چه بلایی سر مرسر آمده است؟ آیا ویروس، کنترل جنبه های انسانی وی را به دست گرفته است؟ هرچه باشد رفتار ویروس در هلر کمی فرق می کند. او دیگر از اول بیشتر قدرت ها در اختیار نداشته و در عوض باید از طریق پایگاه های زیرزمینی کم کم آن ها را به دست بیاورد. علاوه بر این سیستم دستیابی متفاوت و صد البته امکان ارتقای تک تک قدرت ها به شیوه های نو، یک سری solt مخصوص perk یا قدرت های همراه خاص به سبک بخش چند نفره call of Duty های مدرن هم بازی اضافه شده تا بازیباز به سلیقه خود، توانایی های همراهش را آرایش کند. در فاصله دو بازی شهر به سه قسمت عمده و متفاوت از بُعد آلودگی به ویروس تقسیم شده و ظاهراً تمرکز بیشتری روی بهبود گرافیک کلی و متمایز سازی بخش های نیویورک صورت گرفته است. هر چند تکرار لوکیشن بازی open world چندان حرکت امیدوارکننده ای نیست؛ اما امکان بازی دوباره با قدرت های مرگبار و متنوع ابرقهرمان ویروسی برای جلب رضایت بسیاری از بازیبازها کافی است.
کارگردان بازی توضیح داده است که نحوه فراگیری و حرکت دوربین همچون نسخه پنجم است؛ اما بازیباز این فرصت را دارد که برای تیراندازی به حالت اول شخص رفته و در کنار آن به جهت های مختلف حرکت کند. در کنار این موضوع توضیح داده شده که همچون نسخه چهارم شاهد پازل های مختلفی خواهیم بود (کمبودی که RE5 از آن رنج می برد). استفاده از موتور گرافیکی MT Framework برای ساخت یک عنوان سوم شخص آن هم برای کنسول دستی 3DS، تاکنون نتیجه مثبتی داشته و تیم سازنده از افکت های مختلفی برای بهتر جلوه کردن عنوان خود بهره برده است. نکته قابل توجه این که تیم سازنده از نسخه بهبود یافته این موتور که برای ساخت Lost planet 2 استفاده شده بود، بهره می گیرد. هنوز اطلاعات جامعی در رابطه با این عنوان منتشر شده، اما اندک نمایش های بازی نوید یک RE ترسناک را می دهند، عاملی که کم کم در حال فراموشی بود.
همان طور که گفته شد توجه عمده گروه بر بخش آنلاین است. در این قسمت بخش جدیدی به نام Nuke تدارک دیده شده که در آن 16 بازیباز به دو گروه تقسیم می شوند و هر کدام باید تندیس بزرگی را که توسط هلیکوپتر در هوا معلق است از بین ببرند. برای این کار لازم است ابتدا لیدر گروه مخالف ربوده شده سپس به موشک هسته ای متصل شده و به سمت مجسمه شلیک شود. هر کدام از دو گروه زودتر موفق به انجام این کار شود جنگ را خواهد برد. با توجه به کیفیت و محبوبیت سری بازی های Twisted Metal امیدواریم دومین محصول Eat sleep play هم محصول خوبی از کار درآید.
چند نفر از بازیسازان باتجربه Bethesda که قبلاً روی بازی های نقش آفرینی بزرگی مانند Morrowind و oblivion کار کرده اند مسؤولیت ساخت این بازی را برعهده دارد و در رأس آن ها، طرح ارشد بازی های Morrowind و oblivion یعنی کن رالستان (Ken Rolston)vhv قرار گرفته که طراح ارشد Reckoning نیز هست. آهنگساز بازی نیر استدیوی خوش نامی چون Rare آمده است. طراح اصلی مبارزه ها Joe Quadara است که در ساخت بازی های بزگی چون Hitman و Tomb Raidar نقش داشته و سیستم مبارزه عناوینی از قبیل Legacy of Kain Defiance را طراحی کرده است. طراحی هنری و داستان نویسی بازی نیز توسط دو نام بسیار بزرگ دنیای داستان های خیالی انجام می شود. Todd MC Farlane طراح کامیک بوک های بسیار مشهوری چون Spawn و R.A. Salvatore نویسنده بسیار موفق داستان های خیالی نیویورک تایمز که تجربه بالایی در نوشتن داستان های خیالی به ویژه داستان های Dungeons & Dragons از جمله The Demon wars saga دارد و قبلاً در ساخت بازی های نقش آفرینی موفق نیز همکاری داشته است. یکی از طراحان اصلی بازی The Force unleashed و بعضی از بازیسازان زبده Civilizatiln و civilizationII نیز در ساخت این بازی نقش دارند تا تیم سازنده Reckoning واقعاً تیم ستاره ها باشد.
با داشتن چنین تیمی این بازی به احتمال زیاد موفق خواهد بود؛ اما Reckoning صرفاً به نام های سازندگانش تکیه نمی کند. سازنده بازی تلاش می کند برای اولین بار المان های بازی نقش آفرینی سنتی را با سیستم مبارزه عالی بازی هایی چون God of War ترکیب کند و بدون این که در هیچ بخشی ساده سازی انجام دهد؛ نظر طرفداران دو ژانر را جلب نماید. گرافیک بسیار زیبا و طراحی هنری عالی و منحصر به فرد بازی با محیط های متنوع و دشمنان شگفت انگیز، ویژگی چشم گیر دیگری است که معمولاً در بازی های MMO می توان مشابه آن را دید؛ نه بازی های نقش آفرینی تک نفره و نوید یک دنیای خیالی جدید و شگفت را می دهد که ارزش کاوش را دارد. با این که Reckoning یک بازی نوپا است و بسیاری از بازیبازها با آن آشنایی دارند؛ اما حتی اگر نتوانند به یک سری جدید و بزرگ همچون بازی های The Elder scrolls تبدیل شود؛ با ایده های بزرگ و جاه طلبانه و کیفیت بالایی که دارد بدون شک یکی از بزرگ ترین بازی های سال 1390 خواهد بود.
گی های جالب تهیه کنیم؛ pery یکی از آن هاست این بازی نه چندان مشهور که بازی بزرگی چون portal ایده پرتال ها را از آن قرض گرفته، در طول 11 سالی که در دست ساخت بود بارها دچار تغییرات اساسی شد؛ اما زمانی که عرضه شد هنوز هم یک بازی خلاقانه و جالب بود.
دنباله این بازی ادامه مستقیم بازی پیشین نیست و ماجراهای یک قهرمان جدید را دنبال می کند. او مردی است که هواپیمایش در پی رخدادهای پایان بازی نخست سقوط کرده؛ اما چشم باز می کند و در نهایت شگفتی در می یابد که چند سال سپری شده و اکنون در یک شهر فضایی زندگی می کند و یکی از خطرناک ترین قاتل های جایزه بگیر کهکشان است. او به یاد نمی آورد طی این مدت چه اتفاقی افتاده، اما برای پی بردن به اینکه طی این چند سال چه بر سرش آمده. مجبور می شود به شغلی که ظاهراً در آن بسیار مهارت دارد، روی آورد pery 2 یک بازی شوتر محض نیست به سبک pery نیست. ایده های شگفت انگیز بازی نخست از قبیل راه رفتن روی دیوار و سقف، پرتال ها و سفر به سرزمین ارواح در این بازی هم استفاده شده؛ اما pery 2 به سبک بازی Deus Ex تلاش می کند چند راه کار برای انجام کارها معرفی کند. شهر فضایی pery 2 یک شهر معمولی نیست و بازیباز برای جستجو در آن باید نه تنها به صورت افقی، بلکه به صورت عمودی (با استفاده از پوتین های راه رفتن روی دیوار) کاوش کند. علاوه بر این بازیباز فرصت پیدا می کند تا با موجودات فضایی جالب و شگفت انگیز بازی ارتباط برقرار کرده و از عینک مخصوص خود برای یافتن سرنخ های جدید استفاده کند. او باید در نقش یک جایزه بگیر موجودات خشن و خطرناک را پیدا کند، در تعقیب و گریزهای هیجان انگیز به آن ها برسد و سرانجام آن ها را شکار کند و حتی از راه کارهایی غیر از کشتن برای دستگیری دشمنانش استفاده نماید.
به این ترتیب pery2 تلاش می کند گیم پلی سریع شوترهای اول شخص کلاسیک، تعقیب و گریزهای هیجان انگیز به سبک Mirrors Edge، عناصر کارآگاهی condemnd و ایده های دیوانه وار بازی نخست را با یک دنیای open-world ترکیب کند تا یکی از جالب ترین بازی های سال 1390 پدید آید.
مهم ترین تغییر بازی، اضافه شدن هلیکوپتر است این نکته را می توان از دموی نمایش داده شده استنباط کرد. 9 نفر در جنگ های هوایی نقش دارند و چهار اسکادران به عنوان متحد بازیباز را در جریان بازی همراهی خواهند کرد. این متحدان warwolfFlight, Razor Flight, Normal squadron و shooter squadron هستند که گروه 108th Task Force را تشکیل داده اند و بازیباز می تواند از کمک های آن ها بهره مند شود. هم اکنون اطلاعی از تعداد دشمنان و نام آن ها در دسترس نیست و فقط نام colonel Markov s در لیست دشمنان دیده شده است. وی در جنگی که برای بازی در نظر گرفته اند . original control که در نسخه قبلی به نام Export شناخته می شد، همچون قبل در دسترس خواهد بود. اما سیستم کنترل جدیدی به نام optimum نیز به بازی اضافه شده است و به عنوان کنترل پیش فرض مورد استفاده قرار خواهد گرفت که در جنگ های نزدیک، کنترل را برای بازیباز راحت خواهد کرد. ضمناً با اعمال تنظیمات در منوی Flight Assistance می توان از امکاناتی نظیر، Automatic stall prevention sight Assist, Auto - leveling, Automatic collision prevention و Automatic Forward Target selection هم بهره مند شد که کار را به مراتب برای بازیباز راحت تر می کند. با توجه به محبوبیت بازی و بازگشت دوباره آن به کنسول سونی امیدواریم سازندگان هواداران را ناامید نکنند.
MP3 8 تا 12 سال پس از رخدادهای عنوان دوم به وقوع می پیوندد. بازی مرحله جدیدی از زندگی مکس را روایت می کند و ما با یک مکس جدید (از لحاظ شخصیتی) آشنا می شویم. مکس پین پیرتر، از دنیا خسته شده و بدگمان تر از همیشه است. مکس اکنون نیویورک را ترک گفته و شرایطش بدتر از پیش شده است. گفته می شود به مکس خیانت شده و او به دنبال کشف یک حقیقت است. بازی در سائوپالوی، برزیل به وقوع می پیوندد. جایی که مکس پین به عنوان یک محافظ خصوصی برای خانواده ای ثروتمند کار می کند. خوشبختانه James Mccaffrey صداپیشه مکس همچون دو شماره قبل حضور دارد تا دست کم مکس پین از این لحاظ به خود قدیمی اش شبیه باشد.داستان بازی بین زمان های مختلف نوسان خواهد داشت به همین دلیل ممکن است در قسمت هایی از بازی مکس بی مو کچل و در قسمت هایی مو داشته باشد. پنل های کامیک مانند بازی های قبل در Mp3 هم وجود خواهند داشت، ولی ممکن است شاهد تغییراتی در مضمون این پنل ها باشیم. Mp3 بسیاری از المان های دو بازی پیشین را زنده می کند. تمرکز بر اکشن مبتنی بر داستان و شخصیت، تعداد زیادی از سلاح های پیچیده با قابلیت های دوگانه و Bullet-Time که به واسطه کشتن دشمن ها شارژ می شود، از جمله ویژگی هایی است که بازی از دو عنوان قبلی خود به ارث برده است. سکانس های سینمایی بازی به وسیله صدها موشن کیچر ساخته شده تا نتیجه کنش واکنش شخصیت ها با محیط اطراف قابل قبول باشد. Rockstar ساخت بازی را به چهار استدیوی خود (Toronto, New England, Vancouver و London) سپرده و بهترین و با استعدادترین افرادش را روی پروژه گذاشته است تا نتیجه نهایی بتواند سلیقه های مختلف را برآورده کند. مکس پین 3 می تواند به راحتی یکی از بهترین بازی های سال 90 باشد.
SS برای موفق شدن راه سختی را پیش رو دارد، زیرا طرفدارانی را پشت خود می بیند که بهترین عناوین تاریخ را تجربه کرده اند و انتظار بسیار بالایی دارند؛ به همین دلیل نینتندو تمام توان خود را روی بازی گذاشته تا عنوان نهایی بی نقص باشد. موارد جدید موجود در گیم پلی بازی و استفاده دقیق از ابزار Motion plus و یک داستان original به همراه گرافیک فنی خوب و مهم تر از همه، داشتن برچسب زلدا به عنوان یکی از موفق ترین سری های تاریخ، عواملی هستند که SS را به عنوان یکی از بهترین های سال 90 مطرح می کنند.
با توجه به اینکه Dark souls از حالت انحصاری خارج شده و هم اکنون دارندگان X630 نیز می توانند از آن لذت ببرند، دنیای سخت اما جذاب این بازی برای گستره وسیع تری از بازیبازها در دسترس خواهد بود و با توجه به طرفداران زیاد بازی قبلی، مسلماً این بازی ها یکی از آثار پرهیجان امسال خواهد بود. البته اگر این بار «چک پوینت» (دست کم پیش از باس ها!!!) فراموش نشود!
هر چند skyrim پس از معرفی آن به یک بازی جنجالی تبدیل شده و برخی تغییرات آن طرفداران قدیمی بازی TES را به شدت عصبانی کرده؛ اما دموهایی که تاکنون از skyrim به نمایش درآمده نوید یک بازی نقش آفرینی جالب و واقع گرایانه را می دهد. به نظر می رسد TES بار دیگر پیشتاز دنیای بازی های نقش آفرینی خواهد بود و موفق خواهد شد میلیون ها بازیباز در سراسر دنیا را در دنیای عظیم، پرماجرا و زیبای خود غرق کند و یکی از بزرگ ترین بازی های سال 1390 باشد.
منبع: نشریه بازی رایانه، شماره 42.
street Fighter x Tekken
یکی از کارهای پسندیده کیکام که پیشینه ای طولانی نیز دارد، ساخت عناوین مبارزه ای است که در آن ها شخصیت های کپکام در مقابل یک سری از شخصیت های یک شرکت بازیسازی یا یک بازی ویژه قرار می گیرند. در گذشته و سال 2005 شرکت Namco عنوانی را منتشر کرد که در آن شخصیت های کپکام در مقابل نامکو قرار گرفتند اما سبک بازی نقش آفرینی تاکتیکی بود. اکنون پس از گذشت سال ها قرار است قهرمان های این دو شرکت و دو عنوان Street Fighter و Tekken در دو بازی مجزا مقابل یکدیگر قرار گیرند. اولین عنوان توسط شرکت کپکام ساخته می شود و شباهت های بسیاری به دیگر عنوان این شرکت یعنی Street Fighter (SF) دارد. همچون SF مبارزه ها به صورت 2 بعدی بوده و هر کدام از بازیبازها توانا به استفاده از ضربات مختلفی چون super combo و EX Attack هستند. بازیباز می تواند همچون SFIV کنترل شخصیت های موجود در بازی را با استفاده از 6 کلید به عهده گرفته و ضربه های مختلف را اجرا کند. اما در مقابل و برای بازیبازهایی که قصد دارند با شخصیت های TAkken بازی را دنبال کنند این قابلیت نیز وجود دارد که کنترل بازی را به صورت 4 کلید درآورده و چند ضربه های مختلف را به این صورت انجام دهند. این نکته نیز قابل ذکر است که اصول کل ضربات و چند ضرب های هر کدام از شخصیت ها هیچ تغییری نکرده و مانند نمونه اصلی است. از جمله دیگر موارد موجود در بازی می توان به حالت Tag اشاره کرد که در آن بازیباز همچون عناوین دیگر دو شخصیت را انتخاب کرده و آماده مبارزه می شود، زمانی که بازیبازها به صورت Tag بازی را دنبال می کنند، این قابلیت را نیز دارند که از Tag super combo برای وارد کردن صدمات بیشتر به حریف بهره ببرند. تاکنون شخصیت هایی چون ken, Ryn, King, Kazuya, nina و Abel برای این عنوان به نمایش درآمده و تأیید شده اند؛ اما مسلماً شخصیت های بیشتری در آینده و به مرور زمان تأیید خواهند شد شاید طرفدارای سری بازی های Tekken نتوانند ارتباط خوبی با گیم پلی این عنوان برقرار کنند، اما اگر یکی از طرفداران SF باشید، مسلماً منتظر این هستید که شخصیت های Tekken را به مبارزه طلبیده و صورت هر یک را به خاک برسانید.Asura s Warth
بزرگ، عظیم، غول آسا، و بی نهایت عصبانی!
آسورا کیست؟ او خشم است در جسم! او نیمه خدایی است رانده شده؛ او پدری خروشان است در جستجوی دخترش؛ او مبارزی دهشتناک است در کارزار، او کینه است در سینه؛ غضب است در چشمان و ... البته به قول بسیاری God of war است از نوع ژاپنی!
حالت Tag اشاره کرد که در آن بازیباز همچون عناوین دیگر دو شخصیت را انتخاب کرده و آماده مبارزه می شود، زمانی که بازیبازها به صورت Tag بازی را دنبال کنند، این قابلیت را نیز دارند که از Tag superبرای وارد کردن صدمات بیشتر به حریف بهره ببرند. تاکنون شخصیت هایی چون nina ken، Ryu،King،Kazuyaو Abel برای این عنوان به نمایش درآمده و تأیید شده اند؛ اما مسلماً شخصیت های بیشتری در آینده به مرور زمان تایید خواهند شد. شاید طرفداران سری بازی های Tekken نتوانند ارتباط خوبی با گیم پلی این عنوان برقرار کنند؛ اما اگر یکی از طرفداران Sf باشید، مسلماً منتظر این هستید که شخصیت های Tekken را به مبارزه طلبیده و صورت هر یک را به خاک برسانید.Cybert connect2 پس از موقعیت چشمگیر و کاملاً به جایی که در ساخت بازی های Naruto در چند سال اخیر به دست آورد، اکنون مشغول کار روی اثری تکان دهنده است. Asuraُ s Warth یک اکشن تند و خشن است و مسلماً تجربه ای که این سازنده از ساخت بازی های پرانرژی ناروتو بدست آورد، در ساخت آن موثر خواهد بود.
آسورا که یک نیمه خدا (Demi- God) است، حریفانی در شأن عنوانش دارد و همان طور که در تریلرها و عکس های بازی به روشنی دیده می شود، سازندگان در به تصویر کشیدن این واقعیت ترسی ندارند و در یکی از تریلرهای معروف بازی دشمنی را می بینیم که کره زمین را مانند توپی در دست دارد (جای گالاکتوس خالی!) و آسورا با انگشت او مبارزه ای خونین و انفجاری خواهد داشت. جالب این که سازندگان گفته اند این یکی از باس های کوچک و آغازین بازی است!!!
ظاهراً یک سری تفاوت ها و نوآوری های جالب هم در روند روایت داستان وجود دارد. دموهای بازی حالت اینتراکتیو و پویا خواهند داشت و سازندگان قول داده اند Quick Time Event های بازی نیز متفاوت از هرچیزی باشند که تاکنون دیده ایم. در مورد گیم پلی معمولی، سلاح اصلی آسورا ظاهراً دست هایش خواهد بود که گاهی تا شش عدد افزایش می یابد و به این ترتیب او می تواند تقریباً از هر جسمی در محیط به عنوان سلاح استفاده کند.
اگرچه داستان و شخصیت های بازی در حال حاضر تا حد زیادی در هاله ای از ابهام قرار دارد؛ اما نمی توان انکار کرد این IP جدید کپکام، با بهره بردن از افسانه ها و اساطیر آسیای شرقی و تلفیق آن ها با دنیای علمی تخیلی، در حال آماده کردن تجربه ای منحصر به فرد برای ماست. سال 90 ناگهان جذابیتی جدید و خشمگین پیدا کرد!
Disgaea A promise unforgotten
در سال های اخیر، از تعداد و کیفیت آثار استراتژی - نقش آفرینی به طور قابل ملاحظه ای کاسته شده است. در این میان مجموعه بازی های Disgaea توانسته اند با ارایه داستان هایی کمدی و گیم پلی جذاب و درگیر کننده، همچنان در بین بازیبازها جایگاه ویژه ای داشته باشند. اکنون چهارمین بازی از این سری برای ps3 در راه است. در چهارمین بازی از مجموعه Disgaea موضوع و تم اصلی داستان، سیاست خواهد بود. البته در آثار قبلی نیز موضوعات سیاسی نقش پررنگی داشتند؛ اما تم اصلی داستان آن ها، مدرسه و نوجوان بود. در این بازی مدرسه حذف شده و مانند اولین بازی های سری، سیاست، قدرت و جاه طلبی، ریشه برخوردها و مبارزه های بین اهالی دنیای شیاطین (Netherworld) است.قهرمان جدید ما والواتورس (valvatorez) نام دارد که در گذشته خون آشامی قدرتمند بوده؛ اما برخورد با دختری عجیب و نترس، زندگی اش را کاملاً متحول کرده است. اکنون او نگهبان دون پایه زندان prinny ها (پنگوئن های انفجاری و محبوب دنیای Disgaea) است و زندگی رقت باری دارد. با این حال والواتورس از فساد و هرج و مرج دولت دنیای شیاطین بسیار عصبانی است و بالاخره تصمیم می گیرد برای ایجاد تغییر قیام کند. در این راه او دوستان و دشمنان زیادی خواهد داشت و مهم تر این که انسان ها و هم در دنیای شیاطین آشنا می شود. اگرچه بازی در بخش داستانی تلاش کرده متفاوت تر از گذشته باشد؛ اما در بقیه بخش ها چندان نو و متحول به نظر نمی آید. گیم پلی از همان مبارزه های بی نام و اعتیادآور تشکیل شده که البته خیر خوبی است؛ اما متأسفانه باز هم گرافیک به سه نسل پیش تعلق دارد! هر قدر هم که به سبک و سیاق خاص بازی عادت کرده و علاقه مند باشیم، نمی توان انکار کرد که دیدن چنین تصاویر ساده ای روی کنسول قدرتمند سونی و درجا زدن دوباره سازندگان، توی ذوق می زند.
به هر حال Disgaea 4 به عنوان آخرین تیر ترکش یکی از شرکت های محبوب بازیسازی، با نگاهی نو در روایت داستانی، کنجکاوی بسیاری را تحریک کرده و می تواند یکی از سرپرایزهای امسال باشد، سورپریزی درخشان یا ناامید کننده!
shadows of the Damned
می گویند آشپز که 2 تا شد، آش یا شور می شود یا بی نمک؛ اما احتمالاً این حرف در مورد اتحاد دو بازیساز ژاپنی چندان صدق نخواهد کرد. ترکیب مغز suda51 یعنی مرکز ایده های جالب و جنون آمیز با استعداد شینجی میکامی در خلق مکانیسم های گیم پلی و کنترل فوق العاده خوش ساخت، به خلق shadows of the Damned انجامیده است. میدان نمایش این معجون، جهنم (Hell) است که از ترکیب تمام گناهان و سیاهی های دنیای خودمان ساخته شده است. شکارچی قهرمان بازی یعنی گارسیا همانند دانته در بازی تقلیدی Dantes Inferno به دنبال معشوقش وارد برزخ می شود؛ اما برخلاف قدرت های Hack & slash، او از تیراندازی روی شانه به سبک Resident Evil4 بهره می برد. البته به جای اسلحه های معمولی آن عنوان، بازیباز یک سلاح سخن گو و قابل تغییر شکل در اختیار دارد که تصادفاً خودش یک هیولای ترسو است! از زامبی ها و دشمنان کلیشه ای هم خبری نیست و در عوض عجیب ترین و غیرعادی ترین مخلوقات ترکیبی که از تیمارستان مغز Suda فرار کرده اند، به جان قهرمان اسپانیایی تبار ما می افتند. در این سرزمین، مخفی شدن یک هیولای دو طبقه و عضله ای در قالبی شبیه معشوق گارسیا چیز عجیبی نیست. تمام نبردهای خونین بازی در محیط های کابوس گونه اتفاق افتاده و ارتباط مستقیمی با دو المان روشنایی و تاریکی دارد. در این جا به جای چراغ قوه Alan Wake، از ابزارهای سورئال تر و خیالی تر استفاده شده و حتی در صورت لازم یار متغیر گارسیا به مشعل تبدیل می شود. ترکیب کابوس های جهنم سودا و میکامی با موسیقی آهنگساز افسانه ای سری silent Hill، البته ایده های دیداری خارق العاده این بازی را بسیار وسوسه انگیز کرده است.Forza Motorsport4
Turn10 با همکاری مایکروسافت نشان داد چگونه می توان در زمانی نه چندان زیاد بازی ای منتشر کرد که از هر لحاظ زیبا و قدرتمند باشد. در نسخه ی سوم دیدیم که شبیه سازی به سبک فورزا چگونه است و تا چه اندازه می توان واقع گرایی را به حد کمال رساند. نسخه ی چهارم علاوه بر داشتن تمامی آیتم های نسخه های قبل تمرکز بر شبیه سازی را گسترش داده است، به طوری که تاکنون Feature های جدیدی نظیر کنترل مبتنی بر واقعیت راهنماها، موتور و فرمان به بازی اضافه شده است. بخش کنترل خودرو تغییرات جالبی داشته و بیشتر به سوی شبیه سازی سوق پیدا کرده است. این موضوع می تواند هم خوشحال کننده باشد و هم دلسرد کننده، زیرا به عنوان مثال حرکت اتومبیل باید با در نظر گرفتن شرایط خاصی باشد تا بهترین بازدهی را از خودرو دریافت کنید. تعداد پیست ها افزایش فوق العاده ای داشته و انواع لوکیشن ها در مناطق مختلف شبیه سازی و در بازی گنجانده شده است. همچنین تعداد ماشین ها با کلاس های متفاوت بیشتر شده که خبری بسیار خوشحال کننده برای علاقه مندان است. گرافیک این نسخه جهش بزرگی نسبت به قبل داشته به صورتی که رقابت گرافیکی سختی بین Gran Turismo و Forza درگرفته است. جزییات افزایش یافته و رنگ بندی ها واقعاً زنده شده اند. فورزا همواره به دلیل داشتن روندی یک دست در گیم پلی واقع گرایانه، شایستگی های خود را ثابت کرده و جزو عناوین خوب امسال در سبک ریسینگ خواهد بود.Silent Hill Downspour
Silent Hill از جمله سری بازی هایی است که تاکنون چندین بار سازنده اش عوض شده و این سری از استدیوهای ژاپنی به استدیوهای غربی کوچ کرده است. با این حال گیم پلی سری همواره بر اساس اصول خاصی پیش رفته و دچار تعییرات اساسی نشده است. عنوان بعدی سری که وظیفه ساختنش به استدیوی varta Games سپرده شده، قرار است همچنان به اصول و قواعد سری پایبند باشد و با ایجاد حد تعادل بین المان های مختلف گیم پلی، سری را به روزهای خوب خود می رساند. هرچند شاید طرح این ادعا از سوی عوامل Vatra تا حدی بلندپروازانه بنماید، اما اطلاعاتی که تاکنون از بازی منتشر شده است قابل قبول بوده، به طوری که بسیاری از طرفداران سری به Downpour امیدوار هستند. از سوی دیگر تأثیری که konami (ناشر بازی) بر سری دارد را نمی توان نادیده گرفت، زیرا مطمئناً SH یکی از باارزش ترین IP های این ناشر محسوب می شود. به همین خاطر می توان انتظار داشت که دست های Vatra در ایجاد تغییرات هنگفت در این عنوان تا حدی بسته باشند.داستان Downpour داستان روایت شخصی به نام Murphy pendleton را روایت می کند که در حال انتقال توسط یک ماشین حمل زندانی است و پس از واژگون شدن خودرو به صورت اتفاقی وارد شهر Silent Hill می شود. رخدادهای بازی در جنوب شرقی Silent Hill به وقوع می پیوندد که پیش از این در هیچ کدام از بازی های سری مورد استفاده قرار نگرفته بود. نکته دیگر در ورود داستان بازی این است که هیچ ارتباطی میان روایت Downpour با دیگر عناوین سری وجود ندارد و بازی مانند Homecoming یک روایت کاملاً مستقل را دنبال می کند. بزرگ ترین هدف Vatra در ساخت Downpour ایجاد تعادل قابل قبول میان دو المان قرار و مبارزه است. به طوری که سازندگان بازی قصد دارند از اشتباه های Homecoming درس گرفته و به وضعیت مبارزه های بازی سر و سامان می بخشند. ایجاد حس تعلیق در بازی دیگر هدف بازی بوده که شناور و داستان فلسفی این حس را پدید آورند. بازی همچنان دارای دوربین سوم شخص خواهد بود (پس از طرح شایعات زیادی مبنی بر اول شخص بودن) و مأموریت های جانبی بسیاری در بازی وجود خواهند داشت که می توانند بر تصمیم های بازیباز تاثیر بگذارند. بازیباز تنها قابلیت حمل یک سلاح را دارد و همچنین ممکن است این سلاح در طول مبارزه ها بشکند. نکته ای که در چند وقت اخیر بسیاری از طرفداران سری را نگران کرده بود، غیبت آکیرا یامائوکا (آهنگساز افسانه ای سری) است که با اعلام انتخاب Daniel Licht (آهنگساز سریال دکستر) از شدت نگرانی ها کاسته شد. تیم کونامی تاکنون از همکاری با Licht سایر راضی بوده که سازندگان قصد دارند با کمک ایجاد اتمسفر شناور و داستان فلسفی این حس را پدید آورند. بازی همچنان دارای دوربین سوم شخص خواهد بود. (پس از طرح شایعات زیادی مبنی بر اول شخص بودن) و ماموریت های جانبی بسیاری در بازی وجود خواهند داشت که می توانند بر تصمیم های بازیباز تأثیر بگذارند. بازیباز تنها قابلیت حمل یک سلاح را دارد و همچنین ممکن است این سلاح در طول مبارزه ها بشکند. نکته ای که در چند وقت اخیر بسیاری از طرفداران سری را نگران کرده بود، غیبت اکیرا یامائوکا (آهنگ ساز افسانه ای سری) است که با اعلام انتخاب Daniel Licht (آهنگساز سریال دکتسر) از شدت نگرانی ها کاسته شد. تیم کونامی تاکنون از همکاری با Licht بسیار راضی بوده است. به نظر می رسد Varta قصد دارد بازی را به روزهای خوب خود برگرداند. تغییرات کوچکی که در گیم پلی بازی اعمال شده اند، همگی مثبت به نظر می رسند تا Downpour به عنوان هشتمین بازی در سری SH جای خود را میان یکی از بهترین بازی های سال 90 از نگاه بازی رایانه باز کند.
prototype2
ویروسی هولناک در سراسر شهر پخش شده و جان خانواده و عزیزان شما را گرفته است. اکنون اگر مسبب گسترش این اپیدمی مرگبار، شما را هم آلوده کرده و به هیولایی مثل خودش تبدیل کند، چه واکنشی نشان می دهید؟ شعار «خالقت را به قتل برسان»، سرلوحه اهداف بازی prototype2 و قهرمانش یعنی جیمز هلر است. او 14 ماه پس از رخدادهای قسمت اول به آمریکا بازگشته و خیلی زود قدرت های جدیدی را در نبردی یک طرفه از الکس مرسر دریافت می کند.The Last Story
پس از جدایی ساکاگوچی از Square Enix و تاسیس استدیوی mistwalker وی تاکنون نتوانسته گذشته درخشان خود را تکرار کند. اما به نظر می رسد آخرین بازی وی با نام Last Story (LS) توان انجام این کار را داد. این عنوان که به صورت انحصاری برای Wii در ژاپن عرضه شده و قرار است در دیگر نقاط جهان نیز عرضه شود به کارگردانی شخص ساکاگوچی تولید شده و توانسته امتیاز 38 از 40 را از فامیستو معتبرترین مجله ژاپن کسب کند. همه این مسائل نشان دهنده این است که LS با عناوین قبلی این بازیساز که برای کنسول X360 ساخته شده بودند، تفاوت های بسیاری دارد. داستان بازی در رابطه با شخصیتی به نام Elza است که عضو یک گروه مزدور بوده و وارد جزیره Ruli می شود. این جزیره که توسط یک سری رشته کوه محاصره شده و تنها توسط بندرگاه با جهان خارج ارتباط دارد، تحت تسلط Eral Arganan قرار دارد که قدرتمندترین فرد Ruli محسوب می شود. با توجه به انتشار بیشتر اطلاعات بازی به زبان ژاپنی و محدود بودن منابع به طور کامل مشخص نشده که داستان بازی از چه قرار است؛ اما این طور به نظر می رسد که دیگر شخصیت موجود در بازی که kanan نام دارد نقش به سزایی در روند بازی ایفا می کند. یکی از نکات قابل توجه LS مربوط به سیستم گیم پلی آن است که با دیگر ساخته های ساگاگوچی تفاوت های عمده ای دارد. در این عنوان مبارزات بازی به صورت Real Time است و دیگر خبری از نبردهای نوبتی نخواهد بود. قبل از هر نبرد بازیباز می تواند محیط بازی را بررسی کرده و تاکتیک های مناسبی را برای اعضای تیم خود که توسط هوش مصنوعی بازی کنترل می شوند، تعیین کند. پس از انجام این کار وی می تواند به صورت مستقیم وارد نبرد شده یا به وسیله راه های فرعی از بخش های دیگر محیط به بررسی دشمن ها پرداخته و با پیدا کردن نقطه ضعف دشمن ها حملات تأثیرگذارتری را انجام دهد. یکی از قابلیت های جالب بازی Focus نام دارد که بازیباز با استفاده از آن یک حمله با بُرد زیاد را اجرا کرده و ضربه مستقیمی را بر نقطه ضعف دشمن خود وارد می کند. از دیگر قابلیت های به نمایش درآمده می توان به Gathering اشاره کرده که باعث می شود تمرکز دشمن ها به سمت بازیباز کشیده شده و این فرصت برای دیگر اعضای تیم به وجود آید که حملات سنگین تری را روی تعداد زیادی از دشمن ها اجرا کنند. این حملات که زمان بیشتری نسبت به ضربات معمولی نیاز دارند، می توانند از انواع Focus Attack نیز تشکیل شوند. به طور مثال بازیباز می تواند این وظیفه را به هم تیمی خود بدهد که با انجام یک Focus Attack روی یک پل باعث تخریب آن شده و دشمن هایی که در پایین آن قرار دارند را نابود کند. استفاده از قابلیت های این چنینی برای شکل دهی سیستم مبارزات بازی وجود بخش Co-op برای 6 بازی باز و حالت آنلاین مطمئناً از جمله دلائلی هستند که باعث می شوند بازیبازهای طرفدار سبک JRPG، سخت منتظر عرضه این عنوان در مناطق دیگر باشند.Resident Evil: Revelations.
در زمان معرفی 3DS کنسول دستی جدید نینتندو بسیاری از کمپانی های بازیسازی ژاپن اعلام کردند. قصد دارند عناوین مختلفی را برای این کنسول تولید کنند. یکی از این کمپانی های کپکام بود که با معرفی دو عنوان از سری بازی های Resident Evil در این میان سهم بیشتری را به خود اختصاص داد. یکی از این دو عنوان که Revelations نام دارد، تلاش می کند باز هم این سری را به همان حال و هوای گذشته و ترسناک خود برگردانده و کاری را انجام دهد که RE5 موفق به انجام آن نشد. داستان بازی رخدادهای بین شماره 4 و 5 را روایت می کند و به مسائل پس از تشکیل سازمان ضد تروریستی BSSA توسط Jill valentine و Chris Redfield که به عنوان دو شخصیت قابل بازی عنوان اول شناخته می شدند، می پردازند. گیم پلی بازی ترکیبی از دو عنوان قبلی این سری است.Resistnce3
به نظر می رسد سال 90 را باید سال دنباله ها و به ویژه پایان سه گانه بمانیم. Resistance یکی دیگر از آثاری است که در سال جاری عرضه می شود و پایان بخش این سه گانه خواهد بود. چهار سال از رخدادهای قسمت دوم گذشته و شخصیت اصلی بازی این بار جوزف کاپلی است که دیگر قصد مبارزه با کامیراها را ندارد و مدت ها است همراه خانواده اش در آکلاهاما زندگی می کند. اما این آرامش با آمدن فردی به نام دکتر مالیکوف بر هم خورده و او را که راه کاری برای از بین بردن نژادهای کایمراها دارد، کاپلی را وسوسه می کند که به میدان جنگ باز گردد. بازی بیش از پیش سینمایی شده و به نظر می رسد بیشتر به قسمت اول سری وفادار است. سلاح های دو قسمت پیشین در R3 وجود دارند و علاوه بر آن تعدادی سلاح جدید نیز به لیست اسلحه ها اضافه شده است. سیستم ارتقای سلاح ها نیز در بازی وجود دارد. همانند دیگر آثار بزرگ R3، PS3 از قابلیت 3 بعدی و Move پشتیبانی می کند. بخش Co-op نیز در بازی وجود دارد؛ اما برعکس R2 این بار یک بخش جدا را تشکیل نداده و تنها قسمت داستانی را می توان بدین شکل دنبال کرد. قسمت چند نفره قابلیت پشتیبانی از 16 نفر و بخش ارتقای مخصوص به خود را دارد. همچنین بسیاری از مپ های این بخش در قسمت داستانی دیده نمی شود. تاد پرایس حرف طرفداران را به دقت گوش کرده و بعد از عرضه ناامید کننده قسمت دوم، قصد دارد با سومین و آخرین قسمت این سری دوباره به اوج بازگردد.Twisted Metal
هشتمین قسمت از سری بازی های Twisted Metal کمتر از 6 ماه دیگر به بازار عرضه خواهد شد. این بازی که پیش از این با نام Twisted Metal: Harbor city و Twisted Metal: Black II شناخته می شد توسط Eat sleep play مراحل پایانی تولید را می گذراند. با توجه به فراگیر شدن بازی های آنلاین عمده توجه سازندگان این بازی بر بخش چند نفره متمرکز شده است. در عین حال دیوید جفی و همکارانش بخش های تک نفره را هم فراموش نکرده اند و امیدوارم که همانند 14 سال پیش که اولین قسمت بازی را تجربه کردیم، بخش تک نفره جذاب از کار درآید. بخش فوق العاده زیبای split - screen چهار نفره هم در بازی وجود دارد و می توانید همانند قسمت های گذشته با دوستان تان در یک مکان به بازی بپردازید. جفی ضمن حفظ ساختار قدیمی و البته خودروهای خاطره انگیز بازی های قبلی، خودروهای جدیدی نظیر، Death Warrant, vermin, Meat wagon Reaper, Roadboat و Talon را هم به بازی اضافه کرده است.همان طور که گفته شد توجه عمده گروه بر بخش آنلاین است. در این قسمت بخش جدیدی به نام Nuke تدارک دیده شده که در آن 16 بازیباز به دو گروه تقسیم می شوند و هر کدام باید تندیس بزرگی را که توسط هلیکوپتر در هوا معلق است از بین ببرند. برای این کار لازم است ابتدا لیدر گروه مخالف ربوده شده سپس به موشک هسته ای متصل شده و به سمت مجسمه شلیک شود. هر کدام از دو گروه زودتر موفق به انجام این کار شود جنگ را خواهد برد. با توجه به کیفیت و محبوبیت سری بازی های Twisted Metal امیدواریم دومین محصول Eat sleep play هم محصول خوبی از کار درآید.
Dragon s Dogma
عرضه عناوین بسیار از سری بازی های Monster Hunter (MH) برای کنسول های دستی یا کنسولی چون WII که از لحاظ سخت افزازی ضعیف است باعث شده بازیبازهایی که از کنسولهای چون PS3 و X360 استفاده می کنند همواره در انتظار عرضه عنوانی اصلی این سری باشند. اتفاقی که تاکنون نیفتاده است؛ اما معرفی Dragon s Dogma برای کنسول های PS3 و X360 در Cptivate 2011 نه تنها باعث شد انتظارهای طرفداران این دو کنسول برآورده شود؛ بلکه یک برگ برنده نیز در دستان دارندگان کنسول های PS3 و X360 قرار دارد. داستان در DD در رابطه با جوانی است که در روستایی با نام Casadeis زندگی کرده و روزی با یک اژدها روبرو می شود. اژدها لب به سخن گشوده و جوان را Chosen one خطاب کرده و سپس قلب او را از سینه اش بیرون کشیده و باعث مرگ وی می شود. طبق اطلاعاتی که تاکنون از این عنوان منتشر شده به نظر می رسد شخصیت اصلی بازی توسط معجزه ای به زندگی بازگشته و اکنون قصد دارد دنبال اژدهای مذکور رفته و قلب خود را پس بگیرد. علاوه بر شخصیت اصلی که بازیباز در ابتدای بازی می تواند جنسیت و ظاهر او را تغییر دهد، یک تیم 3 نفره نیز بازیباز را همراهی می کنند که از شخصیت های مختلف دنیای بازی که به گفته سازندگان بسیار بزرگ و متنوع است، تشکیل شده اند. Itsuno و Kobayashi کارگردان و تهیه کننده این عنوان که در گذشته کارگردانی سری بازی های DMC (به جز بازی اول) و تهیه کنندگی DMC4 و Resident Evil4 برعهده داشته اند؛ توضیح داده اند که ایده اولیه این بازی از سال ها پیش در ذهن آن ها وجود داشته و ضعف تکنیکی در نسل گذشته باعث شده تا از این عنوان برای کنسولی چون ps2 عرضه نشود. ایتسانو پس از ساخت DMC4 شروع به ساخت DD کرده و تاکنون بیش از نیمی از بازی تکمیل شده است. در زمان معرفی بازی مشخص شد شخصیت های مختلف می توانند در چند کلاس قرار بگیرند که تاکنون تنها 3 عدد از آنها معرفی شده است. اولین کلاس مربوط به اسلحه های معمولی و شمشیرها است. کلاس های بعدی همان جادوگر (Mage) است و عملکردی مشابه با دیگر عناوین نقش آفرینی دارد آخرین کلاس معرفی شده برای استفاده از آن ضربه های سریع اما سبک را اجرا کند هنوز مشخص نشده ساختار نقش آفرینی بازی تا حدی است و آیا تنها موارد خاص خلاصه شده یا این که با یک نقش آفرینی کامل روبرو هستیم. اما سازندگان هنگام معرفی عنوان خود از واژه open world RPG استفاده کرده اند که نشان می دهد تمرکز اصلی تیم بر طراحی محیط بسیار بزرگی است که بازیبازها به خوبی بتوانند در آن به جستجو پرداخته و کارهای مختلفی را انجام دهند. سری بازی های MH بیش از هر چیزی بر گیم پلی و البته مبارزه های کاملاً اصولی تکیه دارند اما طبق نمایش های DD مشخص شده که این عنوان می تواند طرفداران سبک اکشن ماجراجویی را نیز راضی کند از سویی وجود 3 هم تیمی و قابلیت های مختلف برای هر کدام از این فرصت را به وجود آورده که حتی اگر از طرفداران سبک اکشن نیز نیستند این بخش از بازی را با پیدا کردن مبارزان قوی و به کار گرفتن آنها پشت سر بگذارید. کارگردان بازی دارد بسیاری از مخاطبان را جذب کرده و برخلاف MH خود را به یک گیم پلی و یک سبک محدود نکند. سازندگان قابلیتی به نام Grab را در بازی قرار داده اند که بازیباز با استفاده از آن می تواند به هرچیزی آویزان شده و از آن بالا برود ، در هنگام استفاده از این قابلیت می بینیم که گیم پلی بازی به یکی از بهترین نسل قبل یعنی shasow of colossus شبیه شده و بازیباز با بالارفتن از بدن دشمن های غول آسا می تواند ضربه های تأثیرگذارتری بر آن ها بزند. این بازی نیز با استفاده از موتور MT framework ساخته می شود و به نظر می رسد بتواند موفقیت خوبی در بازارهای غربی کسب کند.DiRT3
دو سال پس از عرضه dirt3 اکنون Codemasters قصد دمیدن روحی تازه به کالبد سری معروفش دارد. بیش از 60 درصد تمرکز سازندگان این بار بر مسابقه های off-Road خواهد بود؛ به همین منظور آن ها لایسنس مسابقات جهانی رالی (WRC) را خریداری کرده اند. بازی 59 مسیر مسابقه خواهد داشت و سیستم آب و هوایی آن پیشرفت بسیاری کرده است (همانند چیزی که در سری F4 این کمپانی دیدیم). Dirt 3 دارای دو بخش تکنفره و چند نفره خواهد بود و قابلیت split - screen به آن نیز اضافه شده است. همچنین سیستم آسیب دیدن ماشین ها تا حدی ممکن ارتقا یافته و این بار مدل ها بسیار طبیعی تر آسیب می بینند. جالب ترین بخش بازی که برای اولین بار در سری Dirt قرار داده شده، Gymkhana نام دارد در این بخش بازیبازها وظیفه دارند تا از موانع مختلف عبور کرده و کارهایی همانند پرش از موانع، Drift سریع و حرکت های بدل کارانه انجام دهد. سازندگان گفته اند که Dirt3 وسیع ترین و قوی ترین اثر مسابقه ای تاریخ خواهد بود و برای سنجش درستی حرف های آن ها کافی تنها چند روز دیگر صبر کنید.Kingdoms of Amalur: Reckoning
وقتی خبر ساخت Kingdoms of Amalur: Reckoning توسط 38Studios که استدیوی موفق و خوشنام Big Huge Games را نیز در برمی گیرد، اعلام شد؛ بسیاری از طرفداران بازی های نقش آفرینی به وجود آمدند. چون هرچند Reckoning اولین بازی نقش آفرینی این بازیساز محسوب می شود؛ اما تیم باتجربه و قدرتمندی روی این بازی کار می کند که به دلیل کیفیت کارهای قبلی خود، تیم ستاره ها نامیده می شود.با داشتن چنین تیمی این بازی به احتمال زیاد موفق خواهد بود؛ اما Reckoning صرفاً به نام های سازندگانش تکیه نمی کند. سازنده بازی تلاش می کند برای اولین بار المان های بازی نقش آفرینی سنتی را با سیستم مبارزه عالی بازی هایی چون God of War ترکیب کند و بدون این که در هیچ بخشی ساده سازی انجام دهد؛ نظر طرفداران دو ژانر را جلب نماید. گرافیک بسیار زیبا و طراحی هنری عالی و منحصر به فرد بازی با محیط های متنوع و دشمنان شگفت انگیز، ویژگی چشم گیر دیگری است که معمولاً در بازی های MMO می توان مشابه آن را دید؛ نه بازی های نقش آفرینی تک نفره و نوید یک دنیای خیالی جدید و شگفت را می دهد که ارزش کاوش را دارد. با این که Reckoning یک بازی نوپا است و بسیاری از بازیبازها با آن آشنایی دارند؛ اما حتی اگر نتوانند به یک سری جدید و بزرگ همچون بازی های The Elder scrolls تبدیل شود؛ با ایده های بزرگ و جاه طلبانه و کیفیت بالایی که دارد بدون شک یکی از بزرگ ترین بازی های سال 1390 خواهد بود.
pery 2
اگر بخواهیم لیستی از بازی های سرشار از خلاقیت و ویگی های جالب تهیه کنیم؛ pery یکی از آن هاست این بازی نه چندان مشهور که بازی بزرگی چون portal ایده پرتال ها را از آن قرض گرفته، در طول 11 سالی که در دست ساخت بود بارها دچار تغییرات اساسی شد؛ اما زمانی که عرضه شد هنوز هم یک بازی خلاقانه و جالب بود.
دنباله این بازی ادامه مستقیم بازی پیشین نیست و ماجراهای یک قهرمان جدید را دنبال می کند. او مردی است که هواپیمایش در پی رخدادهای پایان بازی نخست سقوط کرده؛ اما چشم باز می کند و در نهایت شگفتی در می یابد که چند سال سپری شده و اکنون در یک شهر فضایی زندگی می کند و یکی از خطرناک ترین قاتل های جایزه بگیر کهکشان است. او به یاد نمی آورد طی این مدت چه اتفاقی افتاده، اما برای پی بردن به اینکه طی این چند سال چه بر سرش آمده. مجبور می شود به شغلی که ظاهراً در آن بسیار مهارت دارد، روی آورد pery 2 یک بازی شوتر محض نیست به سبک pery نیست. ایده های شگفت انگیز بازی نخست از قبیل راه رفتن روی دیوار و سقف، پرتال ها و سفر به سرزمین ارواح در این بازی هم استفاده شده؛ اما pery 2 به سبک بازی Deus Ex تلاش می کند چند راه کار برای انجام کارها معرفی کند. شهر فضایی pery 2 یک شهر معمولی نیست و بازیباز برای جستجو در آن باید نه تنها به صورت افقی، بلکه به صورت عمودی (با استفاده از پوتین های راه رفتن روی دیوار) کاوش کند. علاوه بر این بازیباز فرصت پیدا می کند تا با موجودات فضایی جالب و شگفت انگیز بازی ارتباط برقرار کرده و از عینک مخصوص خود برای یافتن سرنخ های جدید استفاده کند. او باید در نقش یک جایزه بگیر موجودات خشن و خطرناک را پیدا کند، در تعقیب و گریزهای هیجان انگیز به آن ها برسد و سرانجام آن ها را شکار کند و حتی از راه کارهایی غیر از کشتن برای دستگیری دشمنانش استفاده نماید.
به این ترتیب pery2 تلاش می کند گیم پلی سریع شوترهای اول شخص کلاسیک، تعقیب و گریزهای هیجان انگیز به سبک Mirrors Edge، عناصر کارآگاهی condemnd و ایده های دیوانه وار بازی نخست را با یک دنیای open-world ترکیب کند تا یکی از جالب ترین بازی های سال 1390 پدید آید.
Ace combat: Assault Horizon
سرانجام Namco دست از داستان های تخیلی برداشت و بازی Ace combat را به دنیای واقعی و البته قرن حاضر کشاند و رخدادهای Ace combat: Assault Horizon در سال 2015 و در مناطقی نظیر میامی، شرق آفریقا و دوبی و چند سال پس از ماجراهای Joint Assault به وقوع می پیوندد.Dmc: Devil May cry
پس از شایعات فراوان در رابطه با ساخت ادامه Devil May cry بالاخره مشخص شد که Ninja Theory (NT) که عناوین خوبی چون Heavenly sword و Enslaved را در کارنامه دارد، مشغول ساخت این عنوان است. این بازی ارتباط چندانی با عناوین قبلی سری نخواهد داشت و طبق گفته های مسئولان کپکام روایت گر اولین داستان سری بوده و قصد دارد مسیر جدیدی را آغاز کند. در همین راستا طراحی دانته شخصیت اصلی سری، به کلی تغییر کرده و هیچ شباهتی با نمونه کلاسیک ندارد. هنوز مشخص نشده این دانته همان شخصیت گذشته است یا خیر، اما طبق تریلر به نمایش درآمده به نظر می رسد که به وسیله فشارهای روانی به این شخصیت تحمیل شده که وی دانته است. نکته قابل توجه واکنش منفی طرفداران این سری نسبت به طراحی شخصیت اصلی است. سازندگان این عنوان هنوز اطلاعات و نمایش درستی از بازی خود ارایه نکرده اند و به احتمال فراوان باید تا نمایشگاه E3 صبر کنیم. اما طبق همان ویدئو به نمایش درآمده به نظر می رسد شخصیت جدید نیز از مکانیسم مبارزه ای مشابه دانته استفاده می کند که تشکیل شده از سلاح سرد و گرم. نکته قابل توجه در رابطه با طراحی اسلحه اصلی این شخصیت است که حالتی زنجیر مانند دارد و شخصیت اصلی می تواند به وسیله آن دشمن ها و آبجکت های محیطی مانند یک ماشین خراب را بلند کرده و پرتاب کند. باید دید آیا تغییراتی اساسی در بازی به وجود می آید یا این شخصیت هیچ ارتباطی با دانته معروف ندارد و روایت گر داستانی جدا است. اما باید اعتراف کرد NT در ساخت عناوین Hack n slash مهارت دارد و در دو عنوان قبلی خود به خصوص در زمینه داستان سرایی این مساله را ثابت کرده است این نکته باعث شده بسیاری از طرفداران این سری علیرغم تغییر نه چندان خوشایند شخصیت اصلی، منتظر عرضه این بازی باشند.Rayman origins
بازگشت واقعی مایکل انسل به دنیای Rayman و نمایش یک قسمت دو بعدی و بدون خرگوش، بسیاری را در E3 گذشته ذوق زده کرد. متأسفانه وعده عرضه اپیزود اول Raymon origins به صورت عنوان دانلودی در سال پیش به واقعیت تبدیل نشد؛ اما در عوض بازی پرمحتواتر شده و اکنون در قالب یک عنوان کامل روی دیسک عرضه خواهد شد. احیای خاطره کیم پلی و دنیاهای دو بعدی نسخه 1995 و اصلی Raymon برای هر طرفدار سبک پلتفرمر به تنهایی یک دنیا ارزش دارد چه برسد به سبک نقاشی گونه و هنری خیره کننده ی Raymon origins که حتی بی تفاوت ترین مخاطبان را هم به وجود می آورد. این عنوان از برنامه ویژه Ubisoft به نام UbiArt Framework ریشه می گیرد که در آن بازیسازها هنرمندان بسیار کم تعداد روی عناوین فوق العاده هنری و شخصی کار می کنند. origins همانند نامش به ریشه های این شخصیت بی دست و پا می پردازد و به نوعی نقش Batman Begins این دنیا را دارد. در این قلمروی شاد، ماجرای آشنایی و دوستی ریمن با یار عجیبش Globox در Raymon origins2 شرح داده می شود. دو دست با سیلی زدن ها و قدرت های پنکه مانندشان به استقبال انواع خطرها در دل جنگل ها و سرزمین های رنگارنگ سری خواهند رفت. به گفته انسل، سفر جدید کمی ساده تر از بازی اول طراحی شده و در عوض پر از تفریحات مخصوص برای تمامی اعضای خانواده است. یک سری چالش های آکروباتیک برای حرفه ای ها در نظر گرفته شده اند؛ اما همه گروه های مخاطب می توانند در کنار هم به گشت و گذرا بپردازند؛ چرا که بازی از قابلیت جالب co-op چهار نفره بهره می برد. تأخیرهای پرتعداد Beyond Good Evil 2 & برای هیچ کس خوشایند نیست؛ اما دست کم این عقب افتادن ها در راه قوی شدن بازگشت Raymon به روزهای زوج و دوران کلاسیکش صورت گرفته اند. کسانی که امکان گردش در پلتفرمرهای 2 بعدی زیبایی چون Donkey kong و Kirby اخیر را به دلیل نداشتن Wii از دست داده اند، زمستان امسال می توانند با عرضه ریشه های ریمن برای ps3 و X360 در کنار Wii، دلی از عزا در بیاورند.Ninja Gaiden3
Ninja Gaiden2 به عنوانی تاریخ مصرف گذشته تبدیل شده است!» خروج چنین جمله ای از دهان تهیه کننده قسمت سوم سری Ninja Gaiden، خالص ترین نوع کری خوانی است. او و دیگر بازماندگان Team Ninja پیش از هر کاری باید مهارت خود را در نبود ایتاگاکی ثابت کنند، کسی که با بازسازی Ninja Gaiden برای Xbox اصلی، آن را به اسطوره عناوین Hack & slash سه بعدی تبدیل کرده و پس از پایان قسمت دوم طی پروسه ای جنجالی از Tecmo جدا شد. البته این کری خوانی به همکار پیشین ختم نشده و عوامل بازی سوم حتی شاهکار خالق دانته یعنی Bayonetta را هم قدیمی خوانده اند. آن ها از ساختاری بسیار مدرن برای بازی جدیدشان صحبت کرده و نوید نبردی درگیر کننده تر از قبل را داده اند. اگر در عنوان قبلی (نسخه اصلی و نه پورت صورتی و بدون خون Sigma2) حس برخورد با برش های عینی هر ضرب منتقل می شد، در این جا علاوه بر مایع سرخ معروف، محتویات داخل بدن حریفان یا به قولی Guts آن ها هم روی ریو می ریزد، امری که در تیزر معرفی بازی به شدت رویش تمرکز شده است. در لحظه پایانی آن دمو، قهرمان سری می خواهد ماسکش را بردارد؛ چرا که NG3 بیش از هر چیزی روی شخصیت جنگجوی کم حرفش تمرکز خواهد داشت. پرداخت به روحیات و افکار درونی Ryu از اهداف جدید سازندگان است که می بایست به یک «قهرمان ژاپنی تاریک» تبدیل شود. برخی صحبت های Team Ninja در مورد تغییرات سیستم درجه سختی، طرفداران سری را نگران کرده ولی ظاهراً سختی و عمق کم نظیر درونی سری جای دوری نخواهد رفت. نکته جنجالی تر، افزوده شدن بخش چند نفره به این عنوان است که متفاوت و پیچیده تر شدن توصیف شده. بیشتر رازهای پشت و جلوی نقاب Ryu در E3 آشکار خواهند شد؛ ولی از هم اکنون هم توجه بسیاری به اولین بازی مهم و کنسولی Team Ninja بدون ایتاگامی معروف جلب توجه شده است. هرچه باشد، ساخت دنباله اصلی یکی از غول های ژانر H & S و عرضه همزمانش برای هر دو کنسول ps3 و x360، ضربان قلب هر طرفدار اکشنی را دو چندان می کند.Warhammer 40,000: space Marine
هرگاه که استودیو Relic اثری RTS عرضه می کند می توان از موفقیت عنوان نام برده نهایت اطمینان را داشت؛ اما این استودیو در عرضه بازی های سوم شخص مهارت چندانی نداشته و Space Marine قرار است بازی باشد که توانایی Relic را در عرضه یک اثر سوم شخص نیز نشان دهد. بازیباز در نقش کاپیتان تایتوس قرار می گیرد؛ فرمانده ای از نیروهای فضایی که آخرین امید بشریت برای مقابله با orc های بدجنس محسوب می شود. گیم پلی بازی شباهت بسیاری به Gears of war دارد و حتی استیل و ظاهر شخصیت اصلی دست کمی از مارکوس فینیکس ندارد. هرچند SM برخلاف سری Gow به جای کاور گیری، تمرکزش را بر مبارزه های سریع و نبردهای تن به تن گذاشته است و مبارزه های این اثر در اصل مخلوطی از این دو ژانر است. یکی از سلاح های جالب بازی که همیشه در اختیار شخصیت اصلی قرار دارد، اره برقی است که قابلیت از بین بردن چندین دشمن و اجرای تمام کننده های دردناک را دارد. سازندگان قول مراحل متفاوت و جذاب را داده اند و تمرکز خود را بر طراحی مراحل متفاوت گذاشته اند. بخش داستانی دارای 10 تا 12 ساعت گیم پلی همراه با set piece های عظیم است. بخش Co-op و چند نفره از نوع pvp نیز وجود دارد که جزئیات چندانی از آن فاش نشده است. Relic همچنین برای زیباتر کردن بازی از موتور جدیدی به نام phonix Engine استفاده کرده که مختص آثار سوم شخص است. THQ ناشر بازی قصد دارد SM را در فصل تابستان عرضه کند و امیدواریم عرضه SM باعث هر چه داغ تر شدن فصل گرما باشد!Max payne3
شماره های 1 و 2 این بازی جرو بهترین بازی های نسل پیش بودند که با تم داستانی تاریک (بیشتر شماره ی اول) و المان های نوآورانه در گیم پلی توانسته اند قلب و روح بازیبازها را تسخیر کنند. هنوز هم فکر کردن به سکانس ابتدایی مکس پین و ترکیب هنرمندانه رنگها، داستان نوآور و دیالوگ ها و صدابرداری بی نظیر مکس بین لرزه بر اندام هر بازیبازی که روزگاری را با آن عناوین گذرانده (به خصوص خود من) می اندازد! به هر حال پس از عرضه شماره دوم بازی، Remedy خود را درگیر ساخت Alan Wake کرد تا ساخت شماره بعدی سری در هاله ای از ابهام فرو رود؛ تا این که اعلام شد شماره بعدی بازی توسط شرکت Rockstar ساخته خواهد شد! اعلام این خبر علاوه بر این که باعث خوشحالی بسیاری از بازیبازها شد، اعتراض های زیادی هم در پی داشت. بسیاری از طرفداران به ظاهر جدید مکس پین معترض بودند و از تغییر تم و سبک گرافیک هنری بازی گلایه داشتند، ولی اطلاعات اندکی که اخیراً مورد بازی منتشر شده است بیش از پیش نکات مثبت بازی را آشکار می کند.The Legend of Zelda: skyward sword
سری زلدا مطمئناً سری بزرگی است که هر کدام از دنباله هایش (از نسخه اول گرفته که برای FDS ساخته شد تا spirit Tracks و Twilight princess) موفق شده اند علاوه بر کسب موفقیت های بسیار، خود را به یکی از استثناهای صنعت بازی های رایانه ای تبدیل کنند. این موفقیت باعث می شود کسی به درستی کار شیگرو میاموتو شک نداشته باشد و همواره عناوینی که با نام وی ساخته می شود، توجهات زیادی را به خود معطوف می کند. skyward sword (ss) به عنوان بازی بعدی این سری و اولین عنوان اصلی این سری برای کنسول Wii (Twilight princess) یک پورت از نسخه GC بود) قرار است با استفاده بسیار بهینه از تمام قابلیت های Motion plus بار دیگر بازیبازها را به Hyrule برده تا شاید بتواند موفقیت های عناوین پیشین را تکرار کند (هرچند تکرار موفقیتی که ocarina of Time روی کنسول N64 به دست آورد، ناممکن به نظر می رسد!)
SS از نظر زمانی بیش از ocarina of Time به وقوع می پیوندد و جالب این که بازی ما را با مسن ترین لینک (Link، شخصیت اصلی سری) تاریخ سری آشنا می کند. این بار سرزمین مادری لینک، sky loft است؛ مکانی روی ابرها که شامل تعداد زیادی جزیره شناور می شود! بخشی از داستان بازی به Master sword افسانه ای اختصاص دارد که در این بازی Skyward sword نامیده می شود. این شمشیر که گاهی به صورت نیمه انسان ظاهر می شود، دارای یک داستان کاملاً origin خواهد بود.
گیم پلی SS نسبت به عناوین قبل خود تغییر زیادی نداشته و از اصول سری (مبارزات تن به تن و پازل ها) پیروی می کند. هرچند به نظر می رسد این بار به خاطر motion plus هم که شده مبارزه ها جدی تر از پیش دنبال شوند و از درجه سختی پازل ها کاسته شود. لینک این بار مجموعه ای از امکانات و ادوات جنگی را با خود همراه دارد تا بازیبازها به استفاده از یک یا دو سلاح محدود نباشند. شمشیر، قلاب سنگ، بمب، تیرو کمان و سوسک پرنده آیتم هایی هستند که در اختیار لینک قرار گرفته اند تا بازیباز با تنوع زیادی در گیم پلی روبرو باشد.SS برای موفق شدن راه سختی را پیش رو دارد، زیرا طرفدارانی را پشت خود می بیند که بهترین عناوین تاریخ را تجربه کرده اند و انتظار بسیار بالایی دارند؛ به همین دلیل نینتندو تمام توان خود را روی بازی گذاشته تا عنوان نهایی بی نقص باشد. موارد جدید موجود در گیم پلی بازی و استفاده دقیق از ابزار Motion plus و یک داستان original به همراه گرافیک فنی خوب و مهم تر از همه، داشتن برچسب زلدا به عنوان یکی از موفق ترین سری های تاریخ، عواملی هستند که SS را به عنوان یکی از بهترین های سال 90 مطرح می کنند.
Dark souls
سال 2009 وقتی Demon s souls به بازار آمد، یکی از سخت ترین و بی رحم ترین بازی های تاریخ بر سر بازیبازان بیچاره خراب شد! با این حال با وجود تجربه چند باره مرگ که سازندگان کاملاً دیوانه بازی تدارک خود به کام مرگ می کشید! Dark souls وارث معنوی آن بازی است و اگرچه از نظر داستانی هیچ رابطه ای با آن ندارد، همان تم و سبک را دنبال می کند. بازی بار دیگر در یک دنیای فانتزی اما تاریک و رعب آور اتفاق می افتد. شخصیت اصلی بار دیگر بی نام و کاملاً قابل شخصی سازی است. از داستان بازی نکات چندانی مشخص نیست و اصولاً داستان در بازی قبلی هم چندان پیچیده و مفصل نبود. آن چیزی که سازندگان وعده داده اند همان گیم پلی اعتیاد آور و کنترل میلی متری و جذاب است. مانند گذشته بازی آنلاین کلید اصلی موفقیت است و کمک های سایر بازیبازها و راهنمایی های آن ها برای گذر از موانع بیشمار بازی حیاتی خواهد بود. اما ظاهراً سازندگان به درخواست بازیبازها برای ارتقای قابلیت های آنلاین توجه چندانی نکرده اند و باز هم کارهایی مثل پیدا کردن دوستان، دشوار خواهد بود. اصولاً بازی شباهت انکارناپذیری به Dark souls دارد. شباهتی که به نظر می رسد تا حدی در آن زیاده روی شده است. یکی دیگر از نکاتی که در ساخت بازی لحاظ شده حس ترس و بحران و لزوم توجه و دقت بازیباز به محیط و اطراف است که بیش از پیش اهمیت یافته است. استفاده از سلاح ها و جادوهای بسیار متنوع تر این بازی به دقت و صبر و حوصله زیادی نیاز دارد. جالب این که گفته شده این بازی حتی سخت تر از قبل شده است، البته اگر چنین چیزی ممکن باشد!با توجه به اینکه Dark souls از حالت انحصاری خارج شده و هم اکنون دارندگان X630 نیز می توانند از آن لذت ببرند، دنیای سخت اما جذاب این بازی برای گستره وسیع تری از بازیبازها در دسترس خواهد بود و با توجه به طرفداران زیاد بازی قبلی، مسلماً این بازی ها یکی از آثار پرهیجان امسال خواهد بود. البته اگر این بار «چک پوینت» (دست کم پیش از باس ها!!!) فراموش نشود!
AssassinS creed Revelations
یک سال دیگر با یک AssassinS creed دیگر. البته برخلاف Brotherhood که به جز بخش چند نفره اش، بیشتر حالت تک نقشه جدید و حتی با دیدگاهی سختگیرانه تر، یک Add-on سطحی برای بازی دوم را داشت. Revelations ساخته شده تا بیشتر گره های داستانی حول و حوش سه قهرمان سری یعنی دزموند، الطیر و اتیزیو را در روایتی ترکیبی از هم بگشاید. در این داستان اتزیو که سنش از 50 هم گذشته، برای مبارزه با Templar به قسطنطنیه سفر می کند و نه تنها برخی ماجراها به شهر Masyaf از بازی نخست ربط پیدا می کنند، بلکه ارتباط سرنوشت الطیر با قهرمان بازی دوم هم مشخص می شود. در این میان دزموند پس از پایان ناجوانمردانه و چیپ Black Room در داخل انیموس و هم چنین سکانس های پازل و آکروباتیک محور بیشتری هم در انتظار او هستند. در این میان تمرکز اصلی همچنان بر اتیزو و شهرنوردی های اوست که اکنون به کمک یک سلاح قلاب مانند به نام Hookblade کارش در سفر از گوشه ای به گوشه دیگر کمی راحت تر شده (احتمالاً به خاطر سنش بازیسازها این ابزار را به او داده اند). البته Revelations قرار نیست به Just cause2 در رنسانس تبدیل شود چرا که هسته اصلی سری حفظ و بیش 300 نوع بمب مختلف و دست ساز برای وی طراحی شده است. طبق گفته اعضای Ubisoft، بخش تحسین شده چند نفره از Brotherhood با تغییرات و امکانات بیشتر باز خواهد گشت و این بار نقش داستانی آن پررنگ تر خواهد بود. دزموند در انیموس در قالب اتزیو فرو رفته و خود اتزیو هم به دنبال رد الطیر، می خواهد به گذشته اولین رهبر Assassins Creed سفر کند. بعید می دانم بازی دوستان بخواهند چنین سفر تو در تو و پرپیچ و خمی را از دست بدهند.The Elders scrolls v: skyirm
اگر جزو طرفداران بازی های نقش آفرینی باشید، حتماً می دانید سری بازی های The Elders scrolls همیشه جزو بهترین بازی های نقش آفرینی محسوب می شوند و هر شماره اصلی آن با خلاقیت ها و ویژگی های بدیع جدید از راه می رسد. پنجمین بازی در سری TES نیز که قرار است با نام skyrim عرضه شود؛ این راه را ادامه می دهد و با خلاقیت های جدید و ویژگی های متفاوت، تلاش می کند بار دیگر بزرگ ترین نام در دنیای بازی های نقش آفرینی باشد. skyrim از بسیاری جهات دنباله روی فرمول موفق بازی های پیشین است و دنیای عظیم برای ماجراجویی فراهم می کند؛ اما بهبودی های قابل توجه آن نسبت به بازی های پیشین است و دنیای عظیم برای ماجراجویی فراهم می کند؛ اما بهبودهای قابل توجه آن نسبت به بازی های پیشین است و دنیای عظیم برای ماجراجویی فراهم می کند؛ اما بهبودهای قابل توجه آن نسبت به بازی های پیشین نیز قابل چشم پوشی نیست. گرافیک فوق العاده زیبای skyrim با چهره های طبیعی، انیمیشن های نرم و رابط کاربر عالی جهش بزرگی در سری بازی های سری TES محسوب می شود که به لطف استفاده از یک موتور جدید به نام Creation میسر شده است. skyrim در زمینه داستان و گیم پلی هم تفاوت های زیادی با بازی های پیشین دارد. به عنوان مثال perk ها با الگوگیری از بازی های Fallout به مهارت های skyrim اضافه شده اند؛ مبارزه واقعی تر شده؛ امکان استفاده همزمان از دو نوع سلاح وجود دارد؛ دیالوگ ها طبیعی تر و واقعی تر شده اند؛ بازیباز اکنون می تواند شغلی برای خود انتخاب کند و سیستم هوش مصنوعی Radiant AI بازی چهارم اکنون ارتقا یافته و با سیستم Radiant story که روی داستان مأموریت های جانبی و شیوه انجام آن تأثیر می گذارد تا برای هر بازیباز داستانی انعطاف پذیر، منحصر به فرد و تأثیرگذار ایجاد کند؛ همراه شده است. تغییر بزرگ دیگر، اضافه شدن اژدها به بازی است که نه تنها به عنوان دشمنان عظیم و شگفت انگیز در خور توجه هستند؛ بلکه تغییر قابل توجه روی گیم پلی می گذارند و بازیباز با شکست دادن آن ها می تواند قدرت های جدیدی به دست آورد که روند بازی را تغییر می دهد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}